هر چند اطلاعي قطعي درباره زمان مسافرت فضه به مكه مكرمه در دست نيست، اما به دلايل و قرايني كه در متن اخبار نقل شده وجود دارد به طور قطعي پس از شهادت حضرت زهرا(س) و پيش از شهادت اميرمومنان و به احتمال قوي در دوران خلفاي سه گانه بوده است . در اين فضاي حزن آلود كه داغ شهادت حضرت زهرا(س) آرامش را از فضه گرفته بود به دنبال فرصتي مي گشت تا حقايق را بازگويد و مظلوميت اميرمومنان(ع) را به تصوير بكشد. ايام حج بهترين فرصت ممكن براي اين هدف بود. از تمام ملل مسلمان نمايندگاني در مكه حاضر مي شدند و بدون فشارها و ايجاد آزادي نسبي به تبادل اطلاعات مربوط به كشورها و ممالك اسلامي مي پرداختند.از اين كنگره عظيم پيامبر اكرم(ص) نيز براي معرفي اميرمومنان(ع) استفاده كرده بود، اين بار فضه فرصت به دست آمده را غنيمت شمرد. او محل حج را به صحنه با شكوه اعلام حمايت از ولايت اميرمومنان(ع) تبديل كرد.
بر اساس آنچه مورخان نقل كرده اند؛ فضه از نبوغ سرشار خود در بلاغت به طور كامل سود مي برد، به نحوي كه شيوايي گفتار و تسلط به خطابه توجه حاجيان را به خود جلب كرد. «ورقه بن عبدالله» اعلام حمايت از ولايت اميرمومنان را اينگونه به تصوير كشيده است:براي حج و به اميد ثواب الهي راهي بيت الله الحرام شدم. در حالي كه طواف مي كردم متوجه بانويي گندم گون نمكين و خوش كلام شدم كه با فصاحت گفتار فرياد كرد: «رب البيت الحرام و الحفظه الكرام و زمزم و المقام و المشاعر العظام و رب محمد خير الانام صلي الله عليه و آله البرره الكرام ان تحشرني مع ساداتي الطاهرين و ابنائهم الغر المحجلين الميامين الا فاشهدوا يا جماعه الحجاج و المعتمرين ان موالي خيره الاخيار و صفوه الابرار الذين علاقدرهم علي الاقدار و ارتفع ذكرهم في سائر الامصار...»
اي خداي بيت الحرام و حافظان گرامي و پروردگار زمزم و مقام و مشاعر و بزرگ و پروردگار محمد(ص)، بهترين آفريده ها.... مرا با سروران پاك و فرزندان... محشور نماي. اي جماعت حاجيان آگاه باشيد كه سروران من بهترين برگزيده ها و نيكوكارانند. كساني كه عظمت شان از همه والاتر است...
تعاريفي كه فضه از سروران خود بيان مي كرد به گونه اي بود كه تنها با مشخصات اهل بيت(عليهم السلام) مطابق مي شد. از اين رو ورقه بن عبدالله نيز مانند حاجيان ديگر متوجه شد وي از طرفداران اهل بيت(عليهم السلام) و ولايت اميرمومنان(ع) است، پس جلوتر رفت و گفت: گمان مي كنم از دوستداران اهل بيت(عليهم السلام) هستي.
فضه پاسخ داد: آري. پرسيد: خود را معرفي كن و فضه گفت: من خدمتگزار فاطمه زهرا(س) دختر محمد مصطفي(ص) هستم كه خداوند بر پدر و شوهر و فرزندانش درود فرستد.
آنگاه ورقه بن عبدالله تقاضاي فرصتي كرد تا سوالاتش را از وي بپرسد. آنچه كه اينك از اين گفت وگوي افشاگرانه و دردآلود در كتب تاريخي ضبط شده است، بازگوكننده دوران سخت پس از رحلت پيامبر(ص) تا شهادت حضرت زهرا(س) است. فضه تمام لحظات را به خاطر سپرده بود، از اين رو بعيد به نظر نمي رسد كه تمام اخبار وي حتي اشعاري كه از فاطمه زهرا(س) هنگام رحلت پدر بر زبان جاري مي كرد، نقل مستقيم باشد. بخشي از آنچه در اين گفت وگو گذشته، اين چنين است: علي(ع) وقتي فاطمه(س) را در قبر گذاشت و سنگ لحد را چيد اين چنين سرود:«اري علل الدنيا علي كثيره و صاحبها حتي الممات عليل لكل اجتماع من خليلين فرقه و ان بقايي عندكم لقليل و ان افتقادي فاطما بعد احمد دليل علي ان لا يدوم خليل»
علامه مجلسي وقتي اين روايت را از ورقه بن عبدالله نقل مي كند مي نويسد: «اقول وجدت من بعض الكتب خبرا في وفات ها فاحببت ايراده و ان لم آخذه من اصل يعول عليه» مي گويم در برخي از كتاب ها خبري در باره وفات حضرت زهرا(س) يافتم كه دوست داشتم نقل كنم. هر چند مدرك اصلي كه به آن ارجاع داده اند را نيافتم. با اين حال اين حديث طولاني مورد توجه محققان اخير نيز قرار گرفته است و آنان خبر علامه مجلسي از ورقه بن عبدالله ازدي را نقل كرده اند. از جمله آنها مي توان به اعلام النساء، رياحين الشريعه و نهج الحياه اشاره كرد. دليل عمده اي كه مي توان مبني بر اينكه سفر حج فضه پيش از شهادت اميرمومنان(ع) بوده، ارائه كرد اين است كه عبدالله ازدي تنها از شهادت حضرت فاطمه(س) سوال كرده است.